این روزها این عبارت زیاد به چشم میخورد:
«مسابقه بزرگ کتابخوانی روشنا»
تبلیغات گسترده این مسابقه عظیم هیچ کس را بیبهره نساخته است. در نگاه اول برگزاری این چنین جشنوارههایی امیدوارکننده به نظر میرسد ولی با نگاه دقیقتر معلوم میشود که این طرح هم یکی از هزاران طرح فشل فرهنگی کشور است . از ابعاد مختلف میتوان به این طرح اقتصادی اشکال کرد ( اقتصادی میگویند چون حقیقتاً توجیه اقتصادی طرح از فرهنگی آن بیشتر است) اولین مسئلهای که به آن برمیخوریم مسئله توزیع نامناسب این کتب است .
این کتابها فقط در نمایندگیهای پاتوق کتاب و برخی کتابفروشیهای معدود یافت میشود؛ بنابراین تمامی افرادی که در شهرستانها و روستاها میکنند از شرکت در این جشنواره محرومند و فقط برخی از مراکز استانها به این کتابها دسترسی دارند این شیوه عرضه کتاب نشان از عدم تدبیر مسئولان این جشنوارهرا دارد.
نکته دوم قیمت روی جلد کتابها است به قیمت کتابها نگاه میکنید متوجه خواهید شد که چرا این جشنوارهراه طرح اقتصادی نامیدم.
با یک حساب سرانگشتی معلوم میشود از این جشنواره بهاصطلاح فرهنگی یک سود چند صد میلیونی عاید برگزارکنندگان این جشنواره میشود.
کتابهای قطع پالتویی که هر کدام حدود صد صفحه هستند نهایتاً نصف قیمت پشت جلد شان ارزش دارند ولی در عمل قیمت گذاری نامناسبی شده اند.البته معلوم نیست بیش از پانزده نهادی که لوگویشان در پایین پوسترهای این جشنواره درج شده در حمایت از این طرح سهیم هستند یا در درآمد این طرح ؟ !!
جالبتر اینکه در هر مرحله پنج کتاب و نهایتاً 20 جلد کتاب جیبی سهم هر خواننده است که برای تهیه این 20 جلد، مخاطب باید مبلغ صد هزار تومان هزینه کند. احسنت به این طرح فرهنگی و ترغیبکننده ! کافی است بدانید با این مبلغ میشود دوره شش جلدی اصول کافی با ترجمه یا سه دوره دوجلدی عللالشرایع یا مجموعه آثار رضا امیرخانی یا ششجلد کتاب مفاتیح الحیات آیتالله جوادی آملی را تهیه کرد . جالبتر اینکه در هر مرحله 110 جایزه به برندگان اهدا میشود که ارزش ریالی صد جایزه از 110 جایزه کمتر از هزینه کتابها میباشد.
این کتابها با محوریت موضوعات سبک زندگی نگارش شده است ولی مثل اینکه باز هم مسئولان برگزاری جشنواره یک نگاه سطحی و خیلی ساده به این موضوع عمیق که از دغدغههای حضرت رهبری هم هست داشته اند، موضوعات مطرح شده در این کتابها گاها به قدری پیشپاافتاده هستند که برخی از آنها تقریباً «هیچ» به خواننده میآموزند.
برای مثال کتابهای تفنن اوقات فراغت، آداب شهروندی و خانهسازی از غنای کافی برخوردار نبوده و برخی دیگر از کتب صرفاً به جمعآوری آیات و روایات مربوط به موضوع پرداختهاند .
نکته دیگر اینکه مخاطب این کتابها معلوم نیست . اینکه این کتابها برای چه مخاطبی و با چه سطح اعتقادات و تحصیلاتی نگارش شده است .این ضعف در اکثر کتب به وضوح دیده میشود. از طرف دیگر با توجه به اطلاعات و منابع کتب معلوم است که نگارش این کتب زمان زیادی از نویسندهها نگرفته و آنها هم با به حداقلها اکتفا کرده اند.
علاوه بر این نثر کتب اصلا یکدست نیست و اکثر کتب از ضعف ادبی رنج میبرند و به طوری که گاهاً مخاطب برای پایان کتاب لحظهشماری میکند و با وجود حجم کم کتاب مطالعه آن وقت زیادی میگیرد.
در مجموع باید گفت این طرح فقط یک ظاهر آبرومند دارد و جز برای دهان پرکنی و گزارش کار مسئولان این جشنواره چیزی عاید جامعه و فرهنگ اسلامی میکند.